سکوت سرد سوختن ...

متن مرتبط با «واژه» در سایت سکوت سرد سوختن ... نوشته شده است

واژه هايي مبهم ...

  • سخت است  دلتنگی را به تصویر فهم در اسارت واژه ها کشیدن ... که فریادی فراتر از عشق می سراید تب لحظه ها در درد خفته ی زمان ... ساحل دریا را قراری نیست ... طوفان دل سد مژه ها را که در هم می ریزد آوای دلتنگی می سراید نهفته در جاری لحظه ها ...  کنار نگاه خورشید یاس ها بی قرارند .... آفتابگردانها را خیالی نیست که شب نیز بودن خود را فراموش کرده است ...  برکه ای در گوشه ی خلوت خویش نوازش می کند دل پرغصه ی ماه را و سپیداری می خواند در دل ابر ،داستان دلدادگی مهتاب را ... در افق نگاه بارانی محو می شود کبوتری رها در دل قفس ساخته ی زمان ... در عمق  فاصله ها بی رنگ می شود سرای دنیا ...  نسیم گذر خاطرات، گی,واژه,هايي,مبهم ...ادامه مطلب

  • واژه هاي دل ...

  • آنگاه که در امتداد جاده ي انديشه در کنار واژه هاي دل قدم ميزني ، تنگ مي شود نفس هاي بودنت از تفکر نگاهي که سرخي شفق را همدم چشمهاي باران کرده و در فرياد سکوت لبخند تعادل مي زند بايد واژه هاي دل را به دست شاعر لحظه ها سپرد تا بي حصار حصرها به ترنم هاي تنيده در جان  عمق باور ببخشد و به دست نسيم بسپارد تا نگاه خسته ي نشسته بر جاده ي سکوت را ترانه ي آرام باشد .. در دالان سر درگم دنيا کاش مي  شد صفحه ي آخر نشان را به ارغوان ياس هاي دل نقاشي کرد و گل بوته هاي مهرباني را ترسيم بر لحظه هايش نمود و عشق پاک بهار را در سطر سطر آن عطر باور ، در دل بي رياي صداقت بخشيد تا فراموش کند گمشده ي خود را و از ياد ببرد دلتنگي بودن نفس هاي خسته را ... گلستان صداقت را به تيغ دروغ  سپرده اند ، دسته گلي نه ، شايد بتوان بوته اي کوچک در کنار جاده ي انتظار همدم نرم آهنگ قدمهاي مسافر دشت جنون شد .. در کويرروزها  دلت را به باديه نشين  گذر نسپار ، که به فريبي از دلربايي رج به رج دلتنگي هايت را آرام ، تنيده در هم مي بافد و چشمهايت را اسير ابرهاي بي بارش مي کند ..اولين ستاره ي هر شب آسمان , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها